یکی از شگفتیهای ادبیات روسیه در قرون اخیر، تأثیر تاریخ پرفراز و نشیب و جذاب این سرزمین پهناور است که زادگاه نویسندگان بزرگ و تأثیرگذاری در ادبیات روسیه و ادبیات جهان بوده است.
سیر تکاملی ادبیات روسیه، با فراز و نشیبهای تاریخی این کشور پیش رفته و سبب خلق شاهکارهایی در این سرزمین شده که مخاطبین پرطرفداری در سرتاسر جهان به این ادبیات و آثار، وفادارند.
آثار ادبی قرن بیستم روسیه از تنوع در فرم و شیوۀ ادبی و سبک نگارش برخوردار است، چنانکه نمیتوان آثار این قرن را در یک واحد مشترک گنجاند. همین امر باعث معرفی دورۀ رشد و شکوفایی هنر و ادبیات روسیه در مرز قرن نوزدهم و بیستم در جهان شده و ایدههای نو در زمینههای ادبیات، موسیقی، تئاتر، نقاشی و فلسفه تا سالها برای در صدر ماندن ادبیات این قرن، کافی است.
از مشاهیر ادبیات روسیه میتوان به نام این افراد اشاره کرد:
- آنتون پاولوویچ چِخوف « Anton Chekhov»
- ماکسیم گورکی «Maxim Gorky»
- ولادیمیر مایاکوفسکی «Vladimir Mayakovsky»
- فئودور داستایوفسکی «Fyodor Dostoevsky»
- ایوان گنچاروف «Ivan Goncharov»
- لئو تولستوی «Leo Tolstoy»
- میخائیل بولگاکف «Mikhail Bulgakov»
- نیکلای گوگول «Nikolai Gogol»
- ایوان تورگنیف «Ivan Turgenev»
- بوریس آکونین «Boris Akunin»
حال به سوال اصلی میرسیم:
ادبیات روسیه را از کجا شروع کنیم؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید ویژگی های شاخص آثار روسی را بشناسیم و با توجه به سلیقه شخصی، نیاز به آگاهی در سبک خاص یا پیشنهاد صاحبنظران حوزه نقد ادبی، آثار روسی را به ترتیب برای مطالعه انتخاب کنیم.
ویژگیهای سبک ادبیات روسی کدامند؟
- به دلیل سختی زبان روسی، ترجمه و انتقال مفاهیم این زبان به فارسی با دشواری همراه است و بعضاً نتیجه حاصله، سبب دوری مخاطب از مطالعه این آثار میشود.
- آثار مشهور روسیه، مفاهیم سنگین و دشواری دارند.
- وجود شخصیتهای متفاوت با تعداد زیاد در داستان و اسامی طولانی کاراکترها.
البته نیاز به یادآوری است که این موارد غیرقابل حل شدن نیستند. مهمترین اقدام برای شروع ادبیات روس، انتخاب داستانهای کوتاه و نمایشنامههاست.
مسلماً کسی که با این سبک نگارش آشنایی ندارد، کتاب “جنگ و صلح” ایده بسیار اشتباهی برای شروع مطالعه در ادبیات روسیه است.
1- برای شروع میتوان از “چخوف” نمایشنامهنویس معروف روسیه نام برد. او کمتر از 45 سال زندگی کرد اما در این مدت کوتاه 700 اثر ادبیاتی از خود به جای گذاشت. آثاری با سبک رئالیسم که تماماً در این آثار دغدغه اجتماعی چخوف و نقدی که به جامعهاش دارد نمایان است. او فردی معترض است، معترض به شرایط اجتماعی و سیاسی دورانش که این اعتراض با خلق نمایشنامههای عمیق و مهم، حرفش را به گوش جهانیان رسانده است. آثار معروف او پنج نمایشنامه است که “باغ آلبالو” از پرطرفدارترین آثار اوست که بارها برصحنههای تئاتر در سرتاسر جهان به اجرا رفته. این اثر آخرین نمایشنامه چخوف است که در به تصویر کشیدن تراژدیهای تکرار شونده در زندگی انسانها به اوج هنر نویسندگی خود رسیده و با توجه به داستان، ضعف نسل گذشته در قبول و مواجهشدن با عصر جدید را به نمایش گذاشته. در این نمایشنامه، حادثه عمدهای که هیجان و دلهره و ترس و وحشت ایجاد کند، اتفاق نمیافتد. در این اثر، مردم و زندگی روزمرهشان را میبینم که هیچ کدام نقش برجسته یا قهرمانی ندارد. آدمهای این نمایش، نه مبارزه میکنند و نه دفاع؛ بنابراین نه شکستی حاصل میشه نه بُرد؛ حتی برای حل کردن مشکلاتی که با آن مواجهاند کاری نمیدهند. آنها منتظر حادثه مینشینند و تقدیرشان را با شکیبایی تحمل میکنند. گویی نیروی ارادهاشان فلج شده است. در ارتباط با کار های چخوف و نقاشانی که از سبک امپرسیونیست پیروی می کردند، ارتباط «باغ آلبالو» با نقاشی «ویسلر» که در توضیح آن گفته است:« هر زن به بوئیدن گل مشغول است. زن ها جزئی از طبیعتند»؛ اشاره دارد به آنیا، واریا و شارلوتا. نام این اثر «زیر آفتاب تند» است. گرایش چخوف از رئالیسم به سمت امپرسیونیست در همه ی آثارش دیده می شود.
2- اکنون نوبت به ماکسیم گورکی میرسد. نویسندهای که نمایشنامههای جذاب و مشهوری از او بهجا مانده، ازجمله «در اعماق». ماکسیم گورکی از نویسندگان بزرگ قرن نوزدهم میلادی در روسیه است که او را پیرو مکتب رئالیسم سوسیالیستی میشناسند. فردی فعال در مسائل اجتماعی و انقلابی که در بطن بسیاری از اتفاقات و رویدادهای مهم عصر خود فعال عمل میکرد. این نکته، مهمترین عاملی بود که سبب شد ادبیات او، ادبیاتی مردمی معرفی شود. پرداختن به بطن جامعه و خلق قهرمانانی که از میان توده ضعیف و قشر متوسط جامعه برخاستهاند. این دیدگاه او، آثار نویسندگان بعد از او را تحت تأثیر قرار داد.
«در اعماق» از مشهورترین نمایشنامههای این نویسنده بزرگ است. گورکی در این نمایشنامه زندگی و احوالات افراد پست جامعه را ترسیم کرده. شیوه زندگی، خشم، امید و آرزوها و راز و نیازهای این افراد و تردیدشان از به تحقق پیوستن این آرزوها را شرح داده.
هنگامی که این نمایشنامه به چاپ رسید به دلیل بدبینی و پیام اخلاقی مبهم، مورد انتقاد قرار گرفت. گورکی به وضوح بیشتر به خلق شخصیتهای بهیادماندنی علاقهمند بود تا پیشبرد طرحی رسمی. با تمام مخالفتها و هجمههایی که به این اثر وارد شد، این نمایشنامه یک شاهکار تلقی میشود. مضمون حقیقت خشن در مقابل دروغ آرامشبخش از ابتدا تا انتها نمایشنامه را فرا میگیرد، زیرا بیشتر شخصیتها تصمیم میگیرند خود را به خاطر واقعیت تلخ وضعیتشان فریب دهند. نویسنده از همان صفحات اول حجم زیادی از گناه، پوچی فکری و حماقت را روی شما میریزد. البته او نیاز داشت تا همه نابسامانیها را شرح دهد تا خلق و خوی متوسط مردم فقیر آن زمان را به تصویر بکشد.
این نمایشنامهای در چهار پرده است که هیچ طرح محکمی ندارد، بلکه مجموعهای از سکانسها در کنار هم قرار گرفتهاند. تأکید بیشتر بر شخصیتها، افکار و انگیزههای آنها و نحوه عملکرد آنها در شرایط خاص است. او کاری کرد که برخی از اتفاقات نمایشنامه به طور ناگهانی یا تکان دهنده رخ دهد. «در اعماق» بسیار موفق بود و در همان سال در تئاتر هنری مسکو تولید شد. این نمایشنامه براساس برخورده شخصیتهای قدرتمند با افرادی است که گورکی در طی سالهای مختلف آنها را میشناخته. این نماشنامه یک اعتراض به رفتارهای ضدانسانی بود.
3- اگر علاقهمند به شعر هستید، ولادیمیر مایاکوفسکی که به او لقب “خلاقترین شاعر قرن بیستم” را دادهاند، میتواند انتخاب خوبی برای شروع و یا ادامه مطالعه در زمینه ادبیات این کشور باشد. او شاعر و درامنویس فوتوریست (آیندهگرای) انقلابی روسی بود. تئاتر او به تئاتر انقلاب شهرت داشت. از ولادیمیر مایاکوفسکی به عنوان یکی از نوابغ هنر شوروی یاد میشود. او در آستانۀ 37سالگی با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داد.
” ولادیمیر مایاکوفسکی، پایهگذار مکتب فوتوریسم و شاعری کمالگرا“
شعر بلند «ابر شلوارپوش» یکی از مشهورترین آثار مایاکوفسکی است که نوشتن آن ژانویه ۱۹۱۴ آغاز و ۱۸ ماه طول کشید. این شعر دستکم از دو جنبه جایگاهی ویژه در میان کارهای شاعر دارد؛ حاصل عشقی ناگهانی و رابطهای عاشقانه است که یک هفته بیشتر دوام نیاورد، و دستمایهی نوشتن کتاب «شعر چگونه ساخته میشود؟» (ترجمه اسماعیل عباسی و جلیل روشندل) شده که یکی از اثار تئوریک مایاکوفسکی به شمار میرود. عشقهای پرشور و گاهی کوتاه مدت، و تلاش برای تدوین تئوری شعری پیشرو و متفاوت با گذشته دو ویژگی مهم تمام زندگی کوتاه شاعر هستند. «ابر شلوارپوش» دو سه بار به فارسی (از جمله توسط مدیا کاشیگر و حمیدرضا فردوسی) ترجمه و منتشر شده است. چند تا از نمایشنامههای مایاکوفسکی نیز به فارسی منتشر شدهاند. «ساس» و «حمام» از این جملهاند که ع. نوریان به فارسی برگردانده. «ساده، چون صدای گاو» و «آتش سرد» نیز دو مجموعهی دیگر از شعرهای مایاکوفسکی هستند که با ترجمهی بابک شهاب روانه بازار شدند. مایاکوفسکی در زمان حیات سیزده کتاب منتشر کرد
4-
الف) فئودور داستایفسکی، آثاری در زمینههای داستان کوتاه، مقالات و رمان به ثبت رسانده که میتوان قبل از شروع داستانهای بلند روسیه، به آثار داستایوفسکی هم فرصتی برای معرفی ادبیات سرزمینش داد قمارباز ” شاید از مناسبترین کتابها برای شروع آثار او باشد. کتابی که نخستینبار توسط زندهیاد “جلال آلاحمد” از ترجمه فرانسوی به فارسی برگردانده شد. ترجمه موجود از جناب صالح حسینی، از نسخه ترجمه انگلیسی به فارسی برگردانده شد و جناب سروش حبیبی نیز از نسخه روسی مستقیماً به فارسی ترجمه کردند که هرکدام از این ترجمهها سبک خاص خود را دارا هستند. داستایفسکی این کتاب را برای رهایی از بدهیهای خود نوشت. شاید بتوان گفت این کتاب شرح دورانی از زندگی خود داستایفسکی است. قمارباز همانطور که از عنوانش پیداست، درباره قمار است. توصیف آدمهایی که حریصاند به بُرد و هرچه ببازند پشیمان نمیشوند، آدمهایی که همه زندگی خود را بر لبه تیغ برّنده شانس میگذراند. فئودور داستایفسکی در توصیف و شرح شخصیتها به نحوی عمل کرده که در پایان کتاب گویی آنها برای خواننده قابل دیدن و درکشدن هستند.
ب) کتاب دیگری که از فئودور داستایفسکی ارزش معرفی دارد، شاهکار «جنایت و مکافات» است با عنوان انگلیسی Crime and Punishment که مهری آهی آن را از روسی به فارسی ترجمه کرده و حدود نیم قرن بهترین ترجمه جنایت و مکافات شناخته میشد. کتابی که داستایفسکی خلق کرده هدفی جز بها دادن به صدای وجدان و همچنین رهایی از چنگال نهیلیسم برای نجات روسیه در عصری که زندگی میکرده ندارد. البته این موضوع هم قابل تأمل است که داستایفسکی عمدتاً داستانهایش در فراز و نشیبهای زندگیاش خلق شدند. و شخصیت پردازیها و داستان وام گرفته از زندگی شخصی اوست. همین ترکیب واقعیت و خلق اثر، بر جذابیت کتاب میافزاید تا جایی که به شاهکارهایی در ادبیات روسیه بدل شدند.
مهری آهی – مترجم کتاب مینویسد:
شیوه کلی داستایفسکی در جنایت و مکافات نیز کاملا نمایان است: صحنه داستان، پترزبورگ، پایتخت آن روز کشور پهناور روسیه است که در آن بر خلاف سابق، زندگی پرابهت اعیان و اشراف مورد بحث نیست بلکه زشتی و پلیدیهای شهری بزرگ مطرح است که با تمام امکانات آن نمایش داده میشود. این رمان داستایفسکی نیز مانند همه شاهکارهای او از یک سلسله اتفاقهای پیچیده و پیوسته بههم ساخته شده است و دارای قهرمانان قوی و متعدد و مختلفی است که در بعضی شرارت و بدی، و در برخی نیکی و پاکی غلبه دارد. این قهرمانان همه از شکستخوردگان مغموم اجتماعاند، شروران آن برای اثبات وجود خود بیشتر به کارهای ناشایست و خودکامی و عصیان میپردازند. سرکشی این قهرمانان که برخی دم از آزادی و نجات اجتماع میزنند، در واقع فردی و خصوصی است. اما نه دسته اول براستی بد و شرور و گناهکارند و نه گروه دوم کاملا از بدی منزه. (مقدمه کتاب جنایت و مکافات – صفحه ۱۴)
کتاب جنایت و مکافات برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است.
5- اگر علاقهمند به توصیفهای بسیار زیاد و توضیحات ریز و دقیق و رمانی سراسر از دیالوگهای جذاب هستید، به آثار نویسنده نامی روس “ایوان گنچاروف” مراجعه کنید. مشخصاً اولین کتابی که ازاین نویسنده به شما پیشنهاد میشود، “آبلوموف” است. این کتاب و شخصیتی که گنچاروف خلق کرد، سبب شد تا واژه “ابلوموفیسم” در روانشناسی شناخته شده و به نوعی افسردگی اطلاق شود. حالتی که فرد در آن دچار خستگی مفرط، سستی، خمودگی و بیتفاوتی و بیتوجهی به زندگی و احساسات میشود و به خواب پناه میبرد. در سال 1979 “نیکیتا میخایلکوف”، فیلمی با اقتباس از این کتاب ساخت با عنوان «چند روز از زندگی ابلوموف». شخصیت آبلوموف با اینکه در کلمه، “تنبل” نامیده میشود و تصوری که از شخصیت او داریم همانند دیگر افراد تنبلی است که توصیفشان را شنیدهایم اما او بسیار فکر میکند و سرشار از انرژی است. بخش جذاب و جالب کتاب شاید همان ایدهآلسازی و رؤیاپردازیهای آبلوموف است. تصور او از اوتوپیا و افکار مثبت مسیحیگرایانهاش که هدف زندگی را رسیدن به صلح و آرامش میداند و برای رسیدن به این آرامش، درواقع نباید هیچ کاری کرد. سوالی که پیش میآید این است: آیا باید آبلوموف را کتابی مدرن معرفی کرد؟ جواب این سوال مثبت است. زیرا بیش از صدسال پیش کتابی نوشته شدهاست که شخصیت زن در آن قوی و هوشمند توصیف شده و در درمان تنبلی به شیوه فروید عمل میکند.
6- به نظر حالا دیگر پذیرای آثار لئوتولستوی هستید. خالق رمان مشهور “جنگ و صلح و “آناکارنینا توجه به جزئیات و شخصیتپردازی قوی که با توجه به ساختارهای اجتماعی، توصیفی دقیق و کامل از مسائل روانشناختی ارائه میدهد، از ویژگی های بارز قلم تولستوی است.
جنگ و صلح یکی از برجستهترین آثار ادبیات جهان است و آناکارنینا که محبوبیتش باعث شد در دنیای هنر، به تصویر کشیده شود و از آن فیلم ساخته شود.
بیش از نیمی از داستان، درباره «آنا کارنینا»ست؛ باقی درباره فردی به نام «لوین» است، البته که این دو شخصیت در داستان رابطه دورادوری با هم دارند؛ به عبارتی، «آنا کارنینا» خواهر دوست «لوین» است. رمان تنها به زندگی «آنا کارنینا» اشاره ندارد، و در آن به زندگی و افکار شخصیتهای دیگر داستان نیز توجه شده است. تولستوی در نگارش این داستان، کوشیده برخی افکار خود را در قالب دیالوگهای متن، به خوانشگر بباوراند، تا او را به اندیشیدن وادارد. فضای اشرافی آن روزگار، بر داستان حاکم است. زمانیکه پرنسها و کنتها، دارای مقامی والا در جامعه بودند. در کل این داستان روندی نرم و دلنشین دارد. و به باور دیگران، فضای خشک داستان «جنگ و صلح» بر «آنا کارنینا» حاکم نیست. این داستان، که درونمایهای عاشقانه ـ اجتماعی دارد، شاید پس از «جنگ و صلح» بزرگترین اثر «تولستوی» بزرگ به شمار میآید. تولستوی خود این اثر خویش را برتر میشمارد.
تولستوی، کتاب «جنگ و صلح» را در سال 1869میلادی نوشت. این کتاب یکی از بزرگوارترین آثار ادبیات «روسیه» و از مهمترین رمانهای ادبیات جهان به شمار میرود. در این رمان طولانی، بیش از پانصد و هشتاد شخصیت، با وسواس ستوده شده اند و یکی از باارزشترین منابع پژوهش و بررسی، در تاریخ سیاسی و اجتماعی سده نوزدهم میلادی امپراتوری روسیه است که به شرح پایداری «روس»ها در برابر یورش ارتش فرانسه به رهبری «ناپلئون بناپارت» میپردازد. ناقدان آثار ادبی، آن را یکی از بزرگترین رمانهای جهان نیز میدانند. این رمان «زندگی اجتماعی» و سرگذشت پنج خانواده اشرافی روس را در دوران جنگهای «روسیه و فرانسه» در سالهای 1805میلادی تا 1814میلادی به تصویر میکشد؛
7- در معرفی آثار ادبی مشهور روسیه، میخائیل بولگاکف نقش پررنگی دارد. نویسندهای که 13سال از زندگی خود را صرف خلق شاهکار “مرشد و مارگاریتا” کرد و یکی از بهترین رمانهای روسیه را از خود به یادگار گذاشت. رمانی که 25سال بعد از مرگ نویسنده آن، با حذف 25صفحه و تغییر برخی نامها اجازه انتشار گرفت و در یک روز 300 هزار نسخه از آن به فروش رفت. این کتاب با موضوع خاص خود، فضای رازآلود و خفقانآور دوران استالین را به تصویر کشیده. بولگاکف به شرح شرایط اجتماعی و سیاسی دهه 1930 پرداخته. دورانی که در آن خود شیطان به دیدن مسکو میآید و با دو خط اصلی داستانی، به شرح وقایع میپردازد. کتابی که برای خواندن آن باید با حوصله بود و از مفاهیم فلسفی عمیق آن به راحتی گذر نکرد. شاید بتوان ژانر ترکیب شدۀ “رئال” و “سورئال” این کتاب را به عنوان “رئالیسم جادویی روسیه” معرفی کرد.
8- مردگان زرخرید با نام اصلی “ نفوس مرده از دیگر شاهکارهای ادبیات روسیه که توسط نیکولای گوگول نویسنده سبک کلاسیک روسیه نوشته شده و به شرح سبک زندگی مردم در قرن نوزدهم میلادی روسیه میپردازد. گوگول بیشتر عمر خویش را صرف مردگان زرخرید «نفوس مرده» كرد، از نظرگاه او میبایست این اثر نوعی «کمدی الهی» مدرن باشد، که در آن قهرمان «پس از گذر از دوزخ»، به «برزخ» میرسد، توبه میکند، و راه راست را برمیگزیند، و سرانجام اگر نه به بهشتی زمینی، دستکم به زندگی معنادار و اخلاقی، دست مییابد؛ در دهه پنجم سده نوزده میلادی، سلامتی «گوگول» به خطر افتاد؛ هنگامی که یقین کرد رو به مرگ است، رویایی بر او ظاهر شد، که هرگز آن را بر دیگران فاش نکرد؛ ایمانی رازگونه به مذهب «اورتودوکس روسی» پیدا كرد، و بر این باور شد، که برای تعلیم «حقيقت» به ابنای بشر برگزيده شده است؛ نشانههای بارز این گرايش، در مقالاتی تحت عنوان «گزیدهای از مکاتبات با دوستان» مشهود است.
اگرچه این کتاب ماوراءطبیعی نیست، خرید ارواح مرده (عنوان در ابتدا سانسور شده بود زیرا همانطور که کلیسا میآموزد روحها جاودانه هستند و نمیتوانند بمیرند) در آن زمان یک تعهد مالی معقول بود. رعیتها میتوانند توسط صاحبانشان رهن شوند. سرشماریها در روسیه امپراتوری فقط هر بیست و پنج سال یکبار انجام میشد و دهقانانی که از آخرین سرشماری مرده بودند از نیمه عمر عجیبی برخوردار بودند که در آن هنوز میتوانستند رهن شوند، حتی اگر به عنوان دارایی کاملاً غیر نقد شوند (حداقل از نظر مالی). از آنجایی که آنها به طور امن در قبرستان قرار گرفتند بنابراین، ما “قهرمان” را در حال سفر، ملاقات با اعضای مختلف اشراف و تلاش برای خرید روح مرده از آنها مییابیم. قهرمان ما «چیچیکوف». گوگول دائماً از این عبارت “قهرمان ما” در همه جای روایت استفاده می کند.
هر فصل از این کتاب یک شخصیت منحصر به فرد و یک پس زمینه کاملاً جدید از جامعه روسیه را برای خواننده به ارمغان میآورد. هربار که یک فصل تمام میشود، یک صحنه تغییر میکند. چیچیکوف یا عمداً به آنجا میرسد یا تصادفاً به آنجا فرود میآید و در اینجا در هر فصل از این رمان، به ویژه در قسمت اول، گوگول درجه قلمزنی خود را در قاببندی چنین شرایط طنز و مشاهدات بسیار تند مردم روسیه و رفتار آنها نشان داده است.محتوای طنز در بهترین حالت خود قرار دارد و گفتگوهای گوگول در مورد مسائل مختلف روسیه را میتوان از دید جدیدی دید.
«اما عاقل است کسی که هیچ شخصیتی را تحقیر نمیکند، اما با نگاهی جستوجو او را به ریشه و علت همه میپردازد».
9- تورگنیف از رهبران مکتب «ناتورالیسم روسیه» بود. در دوران جوانی او مکتب «رمانتیزم» در «روسیه» رواج داشت؛ اشعار او پیش از سال 1840میلادی تقلیدی از دیگر شاعران «رمانتیک» آن زمان بود؛ پس از سال1840میلادی، دست از افکار «رمانتیک» خود برداشت و با نوشتن داستانهای «ملاکین»، «اعیان و اشراف»، به شرح زندگی «رعایا»، و «دهقانانِ» «روس» پرداخت.
رمان «پدران و پسران» یکی از شاهکارهای اوست. موضوعی بسیار ساده در واژههای خود پنهان دارد. رمان در سال 1862میلادی برای نخستینبار چاپ شده است. موضوع داستان نفاق و جدال بین دو نسل پیر و جوان و طبقات جامعه «روسیه» آن دوران است. جنگ ناپلئونی در حال فروکش است و فصل جدیدی آغاز شده. در این داستان «پدران»، نماد افراد محافظهکار و سنتگرا هستند که در آنها اصلاحات یا به کندی صورت میگیرد یا اصلاً وجود ندارد؛ اما شخصیت «پسران» که کانون توجه نویسنده است، افرادی بسیار «رادیکال» هستند که شخص قهرمان داستان، به نام «بازارف» که پیرو مکتب «نهیلیسم» و ماده گرایی مفرط است، در جدال با مکتب مخالف خود یعنی «پدران» کلنجار میروند. نکته جالب این داستان، مناظرههایی است که «بازارف»، با افراد مخالف نظریه خود گاهی با خونسردی پیش میرود و گاه نیز بر آنها میآشوبد. وقتی بالاخره عاشق میشود، جهان بینیاش فرو میریزد. شما ممکن است او را به دلیل بیادبیاش دوست نداشته باشید، اما مطمئناً تحت تأثیر درخشش شگفتانگیز او قرار خواهید گرفت.
تورگینف والدین را به شکلی دلسوزانه و باوقار به تصویر میکشد که حالتهای دردناک. پدران و پسران” یکی از شناختهشدهترین رمانهای اجتماعی روسی است که حساسیتهای روسیه در اواسط قرن نوزدهم را بسیار واضح به تصویر میکشد؛ تصویر شگفتانگیزی از جامعه روسیه، از اشراف آن، از طبقه متوسط و زندگی دهقانی در آن. محتوای این کتاب از نظر نثر و سبک بسیار غنی است. تورگنیف، که در میان تمام نویسندگان روسی، از سیاستهای درگیر و مسلماً از تبلیغ ایدهها دورتر بود، با این حال عمیقاً نگران بود که چگونه موقعیتهای اجتماعی مختلف تأثیر تعیین کنندهای بر بشریت دارند.
بیشتر منتقدان در آن زمان بیپایان درباره این اثر بحث کردهاند. ظاهراً تورگنیف همه را خشمگین کرد: محافظهکاران، لیبرالها و رادیکالها. همه آنها سعی کردند بفهمند تورگنیف با این رمان چه میخواست بگوید. پیشنهاد او چه بود؟ با پدران بود یا با فرزندان؟ چرا او بیشتر از نیهیلیست انتقاد نمیکرد و چرا از نیهیلیست فراتر نمیرفت؟ انتخابهای تورگنیف در زندگیاش – زندگی در اروپا با وجودی بورژوازی و نرمگفتاری و حفظ ظرافتاش – او را در کنار پدران قرار میدهد، اما برای برخی از خوانندگان، پدران او شخصیتهای مسطح باقی میمانند و پسر مزاحم او جذابیت بیشتری دارد.
10- عزازیل (راز توطئه) اولین کتاب از مجموعه داستانهای پلیسی است که شخصیت اصلی آن اراست فاندورین است. در این رمان (که در دهه 1870 روسیه اتفاق میافتد) اراست جوانی 20 ساله با چشمان گشاد است که به طور تصادفی برای بررسی یک مورد عجیب خودکشی عمومی میآید. با وجود سادهلوحی و بیگناهیاش، اراست خود را یک کارآگاه زیرک نشان میدهد و موفق میشود یک توطئه جهانی را از بین ببرد.
بهترین چیز در مورد این رمان این است که در حالی که میتواند طعم تاریخ، فرهنگ و ذهنیت روسیه را بچشد، اما هرگز از بودن یک سرگرمی درجه یک، پویا و سرگرم کننده دست بر نمیدارد. فاندورین از این نتیجهگیری که این یک پرونده باز و بسته است و همچنین کارآگاهی اولیهای که حوزه انجام داده راضی نیست – و دلیل موجهی دارد: خودکشی عجیب و غمانگیز به زودی به یک پرونده واضح قتل متصل میشود. دست اول توسط فاندورین بسیاری از سوالات حل نشده وجود دارد. داستان پیچیده و جالب است، مظنونان زیادی وجود دارد. شما دقیقاً نمی دانید چه اتفاقی افتاده و چه کسی در آن دخیل است. دوستان دشمن هستند، به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد. این کتاب همهچیز دارد. یک طرح عالی و جالب، یک شخصیت اصلی فوقالعاده و طنز فراوان.
آکونین لحن ماجراجویی ویکتوریایی را به خوبی درک میکند. رمانهای او پر از طنز و تعلیق است.
آلن فارست نویسنده رمانهای جاسوسی تاریخی که او را وارث سنت کسانی چون گراهام گرین و اریک امبلر میدانند درباره عزازیل میگوید: استادانه، پیچیده و تا بن دندانتزاری و روسی، انگار تالستوی قصد کند داستانی جنایی بنویسد و نتیجه عزازیل از آب درآید.
این کتاب به تصویری از امپراتوری روسیه در آغاز قرن نوزدهم میپردازد. در این کتاب مسکو واقعاً زنده است. همانطور که یک رمان رازآلود در چندین حساب شکست میخورد. قهرمان یک سریال پلیسی میتواند آن را بسازد یا آن را بشکند. معروفترین کارآگاهان را در نظر بگیرید: شرلوک هلمز، هرکول پوآرو، نرو ولف و دیگران. همه آنها شخصیت بسیار جالب و درخشانی دارند.